راهی که باید رفت

حجت الاسلام قاسمیان روز یکشنبه 17 فروردین تو هییت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق ع دیدگاه قرآنی زیبایی در مورد حزب مومنین و حزب کفر رو شرح دادن برای من این دیدگاه قرآنی خیلی جذاب بود امیدوارم شماهم خوشتون بیاد...

بسم الله الرحمن الرحیم

خدا نکند که ولی‌فقیه ما حرفی را بزند که زمان حضرت امیرالمؤمنین آن را فرمودند که چه کنم که کسی نیست که حرفم را گوش کند.

از امام باقر (علیه‌السلام) پرسیدند که چرا سقیفه در زمان حضرت امیر به وجود آمد در حدیث داریم:

سَدِیرٍ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ ع فَذَکَرْنَا مَا أَحْدَثَ النَّاسُ بَعْدَ نَبِیِّهِمْ ص وَ اسْتِذْلَالَهُمْ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ أَصْلَحَکَ اللَّهُ فَأَیْنَ کَانَ عِزُّ بَنِی هَاشِمٍ وَ مَا کَانُوا فِیهِ مِنَ الْعَدَدِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ مَنْ کَانَ بَقِیَ مِنْ‏ بَنِی هَاشِمٍ إِنَّمَا کَانَ جَعْفَرٌ وَ حَمْزَةُ فَمَضَیَا وَ بَقِیَ مَعَهُ رَجُلَانِ‏ ضَعِیفَانِ‏ ذَلِیلَانِ‏ حَدِیثَا عَهْدٍ بِالْإِسْلَامِ عَبَّاسٌ وَ عَقِیلٌ وَ کَانَا مِنَ الطُّلَقَاءِ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَ جَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلَا إِلَى مَا وَصَلَا إِلَیْهِ وَ لَوْ کَانَا شَاهِدَیْهِمَا لَأَتْلَفَا نَفْسَیْهِمَا

سدیر گوید: نزد ابوجعفر باقر (ع) بودیم و از رحلت رسول خدا (ص) و خوار شمردن على (ع) سخن به میان آمد، یکى گفت: خدایت سامان دهد، پس عزت و شوکت بنی‌هاشم چه شد؟ ابوجعفر گفت: از بنی‌هاشم کسى بر جاى نبود، جعفر و حمزه شهید شده بودند، دو تازه مسلمان ناتوان بی‌مقدار به جا بودند که عباس و عقیل باشند، این دو تن طلیق بودند که براساس مقررات نمی‌توانستند تصمیم بگیرند، یعنى زندگى و آزادى خود را مدیون اسلام بودند، اگر حمزه و جعفر زنده بودند آن دو تن به مراد خود نمی‌رسیدند . کلینى، ، الکافی، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.ج‏8 ؛ ص189

اگر به جای آن‌ها جعفر و حمزه بودند این جریان به وجود نمی‌آمد بلکه گاهی دو نفر می توانند تمام معادلات را به هم بریزند. نمی‌گوییم که عقیل و عبدالله انسان‌های بدی بودند ولی نتوانستند جریان تاریخ را تغییر دهند و افراد جریان سازی نبودند.

تفسیر آیات 58 تا 67 سوره‌ی انفال متناسب با مسئله روز:

وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلى‏ سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنینَ (58) وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لا یُعْجِزُونَ (59)

یک طوری قرارداد ببندید که اگر احساس کردید که می‌خواهند زیر آن بزنند بتوانید تمام حق را به طرف ندهید. روی زمین مساوی بازی کنید نه اینکه هرچه حرف ناحق بشنوید و نتوانید حق خود را احقاق کنید.

وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْ‏ءٍ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ (60)

وقتی شما توانایی و استعدادی دارید و می‌توانید روی آن حساب کنید ولی نه شما باور دارید که بتوانید در مقابل دشمن بیاستید و نه دشمن تصور می‌کند که کسی او را کنار بزند. می‌توان کاری کرد که خودشان با دست خودشان پرچم شکست را بلند کنند و فرار کنند.

وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (61)

یک مشکلی که هست: ما بیش از حد عاقل شده‌ایم یعنی وعده‌هایی که به ما داده شده است را باور نمی‌کنیم. ما عاقل هستیم ولی عاشق و عارف نیستیم و عقل داریم ولی عقل منور نداریم. اگر عارفانه فکر کنیم می‌توانیم کربلای پنج را رقم بزنیم و جنگ را ترتیب دهیم.

ما هر چه توان داریم بگذاریم و به میدان وارد شویم دیگر حساب نکنیم که چه مقدار می‌توان دشمن  را از بین برد، آن دیگر دست خداست. نباید از اولیای طاغوت ترسی داشته باشیم چرا که شیطان خودش اولیای خودش را می‌ترساند. إِنَّما ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنی (آل عمران، 175) نباید مشکک باشیم و یک پا جلو بگذاریم و یک پا عقب بلکه به دل مشکل‌ها وارد شویم.

وَ إِنْ یُریدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنینَ (62)

تا زمانی که مطالبه گری نباشد نمی‌توان به هدف خود رسید. یک طرف بیاستد و کارهای خود را انجام دهد و طرف دیگر فقط بیاستد و فحش بدهد. باید دانست که با مستکبرین عالم نمی‌توان توافق داشت چون شیوه و روش آن‌ها کلاً با ما متفاوت است. رویکرد آن‌ها فرق دارد. چه بسا تیم مذاکره کننده‌ی متدیّنی واقعاً زحمت کش است ولی ولایت فقیه جامعه به مذاکرات خوش بین نمی‌باشد. اگر نصیحت و موعظه ای هم می‌شود هم دلانه است و باید پیش بینی شده باشد که نتیجه‌ی آن چه می‌شود.

البته باید یاد آن زنده نگه داشته شود چون حافظه‌ها کوتاه مدت است و پس از مدتی آن را فراموش می‌کند یا اینکه درک متفاوتی از آن پیدا می‌کنند. اگر نه دی نبود فتنه ای 88 به سوء تفاهم‌هایی تبدیل می‌شد. این اتفاقی که افتاده است خوب است ولی اگر به شعور مردم افزوده شود و هزینه‌ی آن به صرفه است که برای مردم تجربه ای حاصل شود.

وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ (63)

ای پیامبر نمی‌توان با تقسیم ثروت تنها معارف دین الهی را گسترش داد. (به در می‌گوید که دیوار بشنود !!!)

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ (64)

ای پیامبر اینقدر نخواه به بیرون تکیه کنی بلکه خدا و مؤمنینی که تو را پیروی می‌کنند کفایت تو را می‌کنند.  کافی است که خودتان را باور داشته باشید.

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ (65)

ما جنگ طلب نیستیم ولی می‌گوییم که نمی‌توانیم با آمریکا صلح کنیم.

مؤمنی که استطاعت خود را به میدان بیاورد می‌تواند با توکلی که به خدا داشته کاری کند که هیچ تحلیل گری به آن پی ببرد همان گونه که‌اتی سینجر که بیست حرکت دشمن را می‌توانست با تحلیل خود پیش بینی کند ولی همه‌ی تحلیل گران از جلمه او در مورد امام خمینی می‌گوید که ما نفهمیدیم که چه کاری کرد امام خمینی می‌توانست چهل حرکت دشمن را پیش بینی کند.

مؤمنین را تشویق کنید تا در مقابل دشمن بیاستند.

الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْکُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فیکُمْ ضَعْفاً فَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ صابِرَةٌ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرینَ (66)

اگر شما صد نفر باشید می‌توانید بر هزار نفر از دشمنان غلبه کنید.

ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْرى‏ حَتَّى یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ تُریدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللَّهُ یُریدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ (67)

ای نبی حق نداری از آن‌ها اسیر  بگیری تا بعد از آن پای میز مذاکره بنشینی و بده و بستون انجام دهی بلکه فقط می‌توانی بکشی. حق نداری بگویی اسیر می‌گیریم تا بتوانیم وضعیت اقتصادی خود را رونق دهیم.

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی